ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حسّی از عشق فراتر متولّد شده است
نور در قالب اَختر متولد شده است
جبرئیل آیه ی تطهیر نخواند عجب است
ماه بانوی مُطهّر متولّد شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
حسّی از عشق فراتر متولّد شده است
نور در قالب اَختر متولد شده است
جبرئیل آیه ی تطهیر نخواند عجب است
ماه بانوی مُطهّر متولّد شده است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
با طعم خنده های تو دنیا از این به بعد
نشناخت فصل فصل سر از پا از این به بعد
ای خوش به حال اهل مدینه که شد عیان
در چهره ی تو حضرت زهرا از این به بعد
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
مثل خماری که شدیدا در پی باده ست
پای قلم دنبال مدحش راه افتادهست
شهر مدینه مملو از باران رحمت شد
همچون حسین انگار قلب آسمان شاد است
ادامه ی شعر در ادامه ی مطلب
داشت آن روز زمین قصه ای از سر می خواند
قصه ی دیگری از یاس معطر می خواند
رخ مولود چنان با رخ مادر می خواند
که پدر زیر لبی سوره ی کوثر می خواند